شاید در اولین نگاه احساس کنیم که انجام همه امور زیر در مدارس مستلزم پرداخت هزینه های سنگین باشد و مسلما در مدارس دولتی چنین امکانی وجود ندارد لیکن با کمی تامل به این نتیجه می رسیم که انجام بسیاری از این پیشنهادات فوق می تواند با درایت و مدیریت صحیح با حداقل بودجه و امکانات انجام شدنی باشد و به اشکال مختلف می توان شادابی و طراوت را به کودکان و نوجوانان این مرز و بوم هدیه دهیم و در نهایت جامعه شاد داشته باشیم که این خود باعث بروز و رشد استعدادها و خلاقیت ها در جوانان ما خواهد شد.
در دنیای کنونی زندگی که متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند امنیت روانی و احساس زیبایی دوستی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقی و فراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند.در شرایطی که اکثر منازل شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است.حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی فرزندان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شاد ی بخش در مدرسه است.زیرا اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد.
برای دست یابی به تحقق آرمان های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد نمود.در واقع شاداب سازی مدارسرا باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جستجو کرد.
عصری که ما در آن زندگی می کنیم به کلی متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند امنیت روانی و احساس زیبایی دوستی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقی و فراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند. در شرایطی که اکثر منازل در مناطق شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و تاریک و به دور از فضاهای بازی و حرکتی برای کودکان است حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی آنان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شادی بخش در مدرسه است چرا که دانش آموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه می گذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود مسلما به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد.
استفاده از رنگ های مختلف در كلاس ها، فضاهای آموزشی و دیوار نگارهای حیاط مدرسه، همانند موتور محرك رت یادگیری دانش آموزان عمل می كند كه راندمان آموزشی را بالا می برد.
طبیعت اطراف ما، سرشار از رنگ هایی است كه دیدن آن ها، بسته به احساس فردی، شادی و نشاط آور است و هر یك تاثیرات متفاوتی بر ذهن و روان ما دارد.
به بیانی دیگر، رنگ ها، فرد را در شناخت بهتری از وضعیت روحی و ضمیر ناخودآگاه و محیط اطراف خود یاری می كنند. به همین علت، از تاثیر رنگ ها بر مسایل آموزشی و یادگیری نباید غافل ماند چرا كه به گفته روانشناسان محیطی، 80 درصد اطلاعات دریافت شده مغز، از راه بینایی به دست می آید. همچنین استفاده از رنگ در فضای آموزشی و كلاس های درس، سرعت یادگیری وگیرایی دانش آموزان را افزایش داده و به عنوان محرك حس بینایی، به بهبود قدرت یادگیری و ماندگاری اطلاعات كمك می كند.
موضوعی كه «فاطمه حسن پور» عضو هیات علمی دانشكده هنر دانشگاه الزهرا در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به آن اشاره كرد و گفت: اهمیت به رنگ متاسفانه در فضاهای آموزشی كشورمان به دست فراموشی سپرده شده و در ساخت مدارس، تنها به ایمنی و تعداد كلاس ها برای گنجاندن دانش آموزان بیشتر دقت می شود و به تاثیر رنگ ها بر یادگیری و شادی آوری به دانش آموزان توجهی نمی شود.
به گفته وی، در مدارس و فضاهای آموزشی ما، متخصصان هنری و روانشناسی جایگاهی ندارند و كمتر به مسایل روحی روانی توجه می شود. حال آن كه با راهنمایی و مشاوره و استفاده از تجارب آنان می توان فضای آموزش و پرورش را به گونه ای طراحی كرد كه شاهد اثربخشی رنگ ها در افزایش راندمان آموزشی باشیم.
**تاریخچه كاربری رنگ در فضاهای آموزشی
از منظر تاریخی، رنگ در همه اقوام و تمدن ها، پیشینه گسترده ای داشته و نمونه بارز و دیرینه آن را می توان در نقاشی های حك شده بر روی دیواره غارها دید كه در آن رنگ هایی ساخته شده از برخی سنگ ها بكاربرده شده است.
حسن پور افزود: آشنایی انسان با رنگ از دوران تاریخی رقم خورد و با گسترش و رشد علوم و صنعتی شدن كشورها، علم روانشناسی محیط شكل گرفت و مولفه هایی از جمله استفاده از رنگ در محیط یا تاثیراتی كه رنگ محیط بر روی افراد می گذارد به صورت تخصصی مورد مطالعه قرار گرفت.
به بیان حسن پور، این علم از اواسط قرن نوزدهم و زمانی كه پی برده شد فاكتورهایی در محیط وجود دارد كه افراد را پر از خشونت و هنجارشكن یا آرام و مطیع می كند، به صورت رسمی در فضاهای آموزشی تدریس شد. از جمله اساتید روانشناسی محیط، «مارجری تیلور» بود كه معتقد است هرچقدر محیط مهیاتر و بهتر باشد یادگیری را بیشتر و بهینه می كند. «ام وینستون آگن» دیگر روانشناس هم به بحث رنگ ها و بافت ها پرداخته و بیان می كند كه رنگ هایی كه گرم هستند بر افراد تاثیر دارند و می تواند آنان را به محیط آموزشی جذب و فضای خوشایندی برای آنان ایجاد كند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابر این مطالعات، عنوان می شود كه وقتی در كلاس درس رنگ استفاده می شود آن محیط از حالت كسلی و سادگی خارج شده و به محیطی زنده، پویا و روشن و هیجان انگیز تبدیل می شود و كودكان هم در این محیط آموزشی متحول می شوند.
چرا مدارس شادي آفرين نيستند؟
نخند، نپرس و تكان نخور. روزگار درس خواندن ما در مدرسه با اين سه كلمه سپری شد. به ما میگفتند: دانشآموزی خوب است و نمره انضباطش 20 میشود كه پشت ميز و نيمكتهای خشك كلاس، دست به سينه بنشيند و به جای خندههای بلند، تبسم كند، آن هم اگر لازم بود.
دختر خوب در زمان ما بچه آرامی بود كه حتی زنگهای تفريح هم مثل كسی كه قصد متركردن جایی را دارد، آرام دور حياط قدم بزند و دنبال دوستانش ندود و با كسی شوخی نكند و راهپلهها را روي سرش نگذارد. دختر خوب، سر كلاس درس هم دو گوش شنوا بود با دهانی بسته كه خوب به درس گوش ميداد و هيچ ابهامی در ذهنش باقی نمیماند و هيچ سوالی به زبانش نمیآمد.
دانشآموز ِ خوب ِ زمان ما بچهای كمدردسر بود كه برای مدير، ناظم و معلم چالش ايجاد نمیكرد حتي به بهای تلخ گذشتن لحظات بودن در مدرسه بر او كه وقتي زنگ تعطيلی مدرسه به صدا درمیآمد، حس آزاد شدن از فضايی تنگ و آزاردهنده را با دويدن به سمت در خروج و جيغزدن تخليه ميكرد.
روزگار كودكی و دوران مدرسه خيلی از ما اينگونه گذشت، بدون اينكه جرات به زبان آوردن حرف دلمان را داشته باشيم. ما میدانستيم بايد يك جای كار ايراد داشته باشد كه بودن در مدرسه به جای دادن حسی خوب به ما، احساس ترس، دلهره و نگرانی را به جانمان میريخت.
امروز كارشناسان میگويند مدارس ما چون شادابسازی نشده اند، بيشتر بچهها چنين احساسی نسبت به مدرسه دارند. مدرسه شاد جايی است كه فرآيند تعليموتربيت در آن همراه با شور و طرب، تلاش و پشتكار و جوشش و حركت اتفاق میافتد. پس آنها كه فكر میكنند در مدرسه شاد، بچهها فقط میگويند و ميخندند و از درس خواندن جا میمانند، اشتباه ميكنند.
در مدرسه شاد كه شادی را نوعی احساس امنيت توام با خوشیهای پايدار میداند، چند اصل كلی وجود دارد. در اين مدارس دانشآموزان در اداره امور مدرسه مشاركت دارند، هركدام از آنها در تصميمگيریها نقشی ايفا میكنند و در عين حال كه در انجام امور، استقلال نسبی دارند از يك برنامه كلی تبعيت میكنند.
دانشآموزان اين مدارس در سيستم طوری تربيت میشوند كه حس احترام به خود، خوشبينی و حس تسلط بر سرنوشت در آن ها قوی است.
آنها به آينده نيز اميد زيادی دارند و افقهای پيشرويشان روشن است. ضمن اينكه دانشآموزان با هم و كادر مدرسه با دانشآموزان ارتباط صميمی و نزديك دارند.
در چنين فضايی، درس برای بچهها راحتتر تفهيم میشود و برخلاف روش سنتی مدرسهدارید- كه آزادی دانشآموز در مدرسه را مانع يادگيری میداند- تعليم و تربيت بچهها بهتر و روانتر میشود.
اما رسيدن به اين نقطه، هم عزم میخواهد و هم تغيير نگرش؛ يعنی دو مؤلفهای كه در مدارس ما كمتر پيدا میشود. با اين حال شادابسازی مدارس كاري نشدنی نيست.
درباره این سایت